حالا دیگه هر چیز جدیدی که میبینه سریع میره طرفش امروز داشتم لباس پهن میکردم که با سرعت تمام بارورویک اومد وچسبید به لباسهاو میمالید به صورتش میله های رخت آویزو گرفته بود تکون میداد خلاصه یک ساعت با اون ور میرفت .بعدش رفت طرف جارو برقی یه چند دقیقه ای با اون مشغول شد چون سوار رورویک بودی دستت خیلی بهش تسلط نداشت هههههه. بعد رفتی سراغ بخاری که من تو اتاق بودم تا اومدم بیام پیشت یه لحظه دستت رو زدی بهش وعقب کشیدی آماده شدی که گریه کنی که از تو رورویک دراوردمت خلاصه خیلی باید حواسم بهت باشه کم کم داری شیطون میشی اینم اسناد موجود... شیطون که نیستم میخوام ببینم تمیز شستی مامانی ...